تهران سربلند ـ در گزارشی ویژه، به باشگاهی سر زده که بدون تبلیغات و های و هوی، ملیپوشان کیکبوکسینگ تربیت میکند. مربی این باشگاه مصطفی جومردپور، که لقب “گنجینه ورزش” به او داده اند، از شهرت و دیده شدن دوری میکند، در گفتوگویی صمیمانه از فلسفه کاری خود، اهمیت نسلسازی، تربیت پهلوانی، و چالشهای مربیگری در دنیای مدرن سخن گفت. او راز موفقیت خود را در “صداقت داشتن” و “صبر و حوصله” میداند.
تهران سربلند -در جستجوی قهرمانان گمنام: باشگاهی که سکوت، راز موفقیت آن است، در دنیای پر زرق و برق امروز ورزش که تبلیغات و فضای مجازی نقش پررنگی در معرفی افراد و باشگاهها ایفا میکند، “تهران سربلند” به باشگاهی سر زده است که در سکوت و به دور از هیاهو، ملیپوشان و قهرمانان شاخصی را در رشته کیکبوکسینگ تربیت میکند. این باشگاه، میزبان مربیای است که ملقب به “گنجینه ورزش” شده است، اما از دیده شدن و شهرتطلبی گریزان است.
دیده شدن مسئولیت میآورد”: فلسفه یک مربی متفاوت، در گشت و گذارمان در این باشگاه، حس عجیبی به وجود میآید؛ گویی در اردوی تیم ملی هستید، جایی که سه تا پنج ملیپوش بوکس کیکبوکسینگ همزمان مشغول تمرین هستند. مربی که نمیخواهد نامش در صدر اخبار قرار گیرد و اصلاً علاقهای به تبلیغ و دیده شدن ندارد، در گفتوگویی صمیمانه با خبرنگار “تهران سربلند” دلیل این دوری از شهرت را اینگونه بیان میکند: “من احساس میکنم که واقعاً یک چیزی به شما [نشان دادند که] خیلی علاقه به دیده شدن ندارم، چرا؟ چون دیده شدن مسئولیت میآورد برای شما. وقتی دیده میشوید همه رفتارهایتان الگو میشود زیر ذرهبین، مدام قضاوت میشویم و تبعش خیلی محدودیتها ایجاد میشود برای آدم.”
جومرد پور با تأکید بر شیوه سنتی “تبلیغات دهان به دهان”، آن را هنوز بهترین و قویترین شیوه میداند: “اگر شما کارتان خوب باشد، بچهها به همدیگر خبر میدهند، یعنی پیدات میکنند نیازی نیست به تبلیغات. اما وقتی میروید تو مجازی، وقتی میروی تو رسانه، دیده میشوی، میروی زیر قضاوت مدام، حالا حاشیههای خاص خودش را دارد، محدودیت ایجاد میکند.”
از منش پهلوانی تا سواد جامعهشناختی: نیازی فراتر از فنون رزمی، این مربی موفق به نکته کلیدی دیگری نیز اشاره میکند که بسیاری از مربیان از آن غافلند: “این عدالت را نسبت به بچهها به سمت منش پهلوانی با ایجاد حس در اجرا و اعتقاد به ورزش نشان بدهیم که حالا بر اساس خیلی اصول برای این بچهها آورده.” او معتقد است که مربیان رزمی، آخرین سنگر معلمها هستند که توانایی هدایت نسل جدید را دارند، نسلی که امروز بیش از دانشگاه و مدرسه، تحت تأثیر بلاگرها و فضای مجازی تربیت میشود.
نکته حائز اهمیت دیگر، رویکرد حرفهای و “بیزینسی” این مربی به ورزش است، البته نه به معنای مادیگرایی صرف، بلکه درک عمیق از انتظارات خانوادهها. او با اشاره به حضور اولیای فرهیخته و صاحبنام (وکیل، کارخانهدار، مدیرعامل شرکتهای بزرگ) در باشگاهش میگوید: “اولین چیزی که در باره من محک میزند سطح سواد منه!، سطح آگاهی منه… این نیاز به یک سواد و یک جامعهشناسی خیلی عمیقی میخواهد که من اعتقاد دارم باید در مربیهای ما نهادینه بشود.” وی خواندن دهها کتاب در حوزه رشد فردی و دروس تخصصی را برای ارتقای سطح سواد مربیان ضروری میداند.
راز موفقیت: نسلسازی، اعتمادسازی و صداقت، این مربی نامآشنا با اشاره به این که بسیاری از مربیان جوان به دنبال کسب درآمد سریع هستند و وارد حاشیههایی مانند فروش مکمل یا گرفتن شاگرد خصوصی میشوند، این مسیر را نادرست میداند. او با تاکید بر “صداقت داشتن” به عنوان بالاترین برگ برنده، به مربیان جوان توصیه میکند که “عجله نکنند” و “با خروجیها و باشگاههای مختلف اصلاً شروع نکنند”.
وی به جای این رویکرد، بر “نسلسازی”، “اعتمادسازی” و “پشتوانهسازی” تاکید میکند و میگوید: “اگر شروع کنند به نسلسازی، اعتمادسازی، پشتوانهسازی… یک برنامه پنج ساله بچینند به نظر من خیلی بهتر میشود.” او مثال میزند که روز اولی که این باشگاه راهاندازی شد، به او گفتند بیشتر از ۱۰ حرکت شنا، ۱۰ حرکت شکم و ۱۰ حرکت پا به بچهها ندهد چون شاکی میشوند و میروند. اما امروز، در یک سانس تمرینی، قریب به پنجاه نفر حضور دارند که سه نفر از آنها ملیپوش هستند.
راز موفقیت این مربی، عدم پذیرش شاگرد خصوصی است؛ “راز موفقیتم نداشتن شاگرد خصوصی بود و نمیگیریم.” او معتقد است جایگاه معنوی یک استاد هنرهای رزمی بسیار بالاتر از این است که به دنبال مسائل مادی صرف باشد.
در پایان، این “گنجینه ورزش” با اشاره به جمله معروف آلپاچینو در یکی از فیلمهایش (“هر بار که سر دوراهی قرار گرفتم میدانستم انتخاب درست چیه، میدانستم راه درست چیه، اما چون سختتر بود انتخابش نکردم”)، به مربیان جوان توصیه میکند که راه درست را انتخاب کنند، حتی اگر سختتر باشد؛ راهی که بر مبنای “صداقت، صبر، و نسلسازی” استوار است.
انتهای پیام/