تهران سربلند _ در ميان صداي نفس ها و برخورد قدم ها روي تاتامي، مردي ايستاده كه نامش براي نسل هاي كاراته ايران آشناست؛ استاد عليرضا احساني. كسي كه دهه ها پيش اين مسير را آغاز كرد و امروز همچنان مثل يك ستون محكم، كنار پيشكسوتان و مربيان ارشد شيتوريو ايستاده است.
اينجا درس فقط كاتا و كوميته نيست. اينجا درس رفاقت است. درس فروتني است. درس اين است كه حتي بعد از چهل سال هم هنوز مي شود آموخت و هنوز مي شود بهتر شد.
پيشكسوتان با همان شور قديمي تمرين مي كنند، حرف مي زنند، چالش مي كنند، مي خندند، بحث مي كنند و دوباره تمرين مي كنند. اينجا دانش فني دست به دست مي چرخد؛ نه با تكبر، بلكه با مهرباني و احترام.
در گوشه ديگر سالن، جوان ترها ساكت و با تمركز تمرين مي كنند. نگاه شان هر از گاهي به سمت پيشكسوتان مي افتد؛ انگار مي خواهند بگويند ما ادامه همان راهيم. همان مسيري كه شما روشن نگهش داشته ايد.
هر ضربه، هر ايستادن، هر تعظيم، يك معنا دارد؛ همدلي.
هر جلسه يك پيام دارد؛ كاراته فقط يك ورزش نيست، يك فرهنگ است. فرهنگي كه نسل ها را به هم وصل مي كند.
جمعه هاي بافت آزادي فقط يك تمرين نيست. يك يادآوري است. يادآوري اينكه ريشه هاي كاراته ايران هنوز زنده اند، هنوز ميجنبند، هنوز ياد ميدهند، و هنوز الهام ميدهند.
انتهای پیام/
